زورکی نخند عزیزم
**
می دونم اومدی بازی
نمی خوام این آخرین بازی زندگیم ببازی
**
خودت راحت کن و فکر کن که جبران گذشتست
از منم میگذره اما به دلت چاله نسازی
اومدی بشکنی بشکن
**
از من ساده چی مونده
قبل تو هر کی بوده تموم تار و پود سوزونده
**
تو هم از یکی دیگه سوختی میخوای تلافی باشه
بیا این تو و دل و باقی احساسی که مونده
**
دل ما اونقده پارست
موندنش مرگ دوبارست
آسمون سینه ما خیلی وقت بی ستارست
**
همینی که باقی مونده واسه دلخوشی تو بشکن
تیکه تیکه هام بردن آخرینشم تو بکن
**
نمیخوام بگذره عمری خسته شی واسه فریبم
یقت نمی گیره هیچکس آخه من اینجا غریبم
**
بزن و برو عزیزم مثل هر کس که زد و برد
طفلی این دل که همیشه به گناه دیگرون مرد
**
نفرتت رو از غریبه سر یک غریب خراب کن
خنده کوتاهمم رو بیا گریه کن عذاب کن
**
مهم نیست که چه جرمی یا گناهی این سزاش
باقی دلم یه مشت خاک همینم میخوام نباشه
**
عقدههای یک شکست خالی کن سر دل من
دیگه متروک مونده و سرد خاک پیر ساحل من
**
از نگاهات خوب می فهمم
که تو فکرت یه فریب
بازی بس پاشو بشکن من غریب و تو غریبه
**
دل ما اونقده پارست
موندنش مرگ دوبارست
آسمون سینه ما خیلی وقت بی ستارست
**
همینی که باقی مونده واسه دلخوشی تو بشکن
تیکه تیکه هام بردن
آخرینشم تو بکن
**
نمیخوام بگذره عمری خسته شی واسه فریبم
یقت نمی گیره هیچکس من که با خودم غریبم
**
بزن و برو عزیزم مثل هر کس که زد و برد
طفلی این دل که همیشه به گناه دیگرون مرد
به قلم : مشکی پوش
نظرات دیگران ( یک ) |
درباره وبلاگ