بازم من بازم تو باز از نو رو یک خط و یک جا و با هم
تو اونجا من اینجا دو نزدیک و نزدیکیم اما دوریم ازهم

**
نه تو حرف من نه من حرف تو می خونی و می خونم
نه تو قصد من نه من قصد تو می دو نی و می دونم

**
نبودت یه درد بودنت یه درده
شدم واسه ی غصه یه اجیر و برده

**
نه تو منو می فهمی نه یه روح و رحمی بگو عاشقی برگرده
کی می گه عشق عذاب کی می گه خورشید تو خوابه

**
چرا نمی خوای بفهمی که حال و روزم خرابه
دیگه بس بازی نمی خوای بسازی دلم عاشقی بی تابه

 به قلم : مشکی پوش

امشب دیگه آخرین شبه برای خوندن
امشب دیگه آخرین شبه برای موندن

 
اما وعده ی دیدار ما کنج دلاتون
قربون نگاه مهربون و با صفاتون

 
از یاد نبرید که رنگ مشکی رنگ عشق
لبخند پر از صداقت و ریاتون عشق

 
این دفعه می گم هر کی نموندش به سلامت
قربون وجودتون نگاتونو عشق

 
دل می شه تنگ شما قربون روی ماهتون
صد سبد یاس واقاقی پیشکش نگاهتون

 
آسمون ستاره بارون می شه با شب شما
تا ابد خنده ی مهربون رو لب شما

 
می دونم لحظه ی بی شما می شه هلاهلم
بدرقه ی راه شما باشه دل ناقابلم

 
هر جا باشین الهی بهار بشه خزونتون
غم نبینه الهی اون دل مهربونتون

 به قلم : مشکی پوش

پیش خودم دل بستم و بهش نگفتم حرفمو
حتی نگاه عاشقش باز نشکست طلسممو

**
خواستم بگم هر چی که هست مهر سکوتم نشکست
بغضی گلومو باز گرفت من کم شدم اون ننشست

**
راستش زبونم بند اومد بختک رو وا ه سایه کرد
رفت و خلاء منو گرفت من موندم و سکوت درد

**
هر چی تو فکرم بود نبود خالی شدم از کلمه
خواستم که راحتم کنه خسته شدم یه عالمه

**
شاید یه لحظه ای فرصت عاشقی بشه
دوباره یک شانس دیگه شانس شقایقی باشه

**
شاید یه جایی فرصتی لحظه مجالمون بده
گفتنی رو باید بگم گریه اگه امون بده

 به قلم : مشکی پوش

پنهون نکن فریبتو
می خندی اما زورکی
نگاهت از من خالیه
بهانهاتم الکی
تو دیگه ما رو نمی خوای
این از نگات مشخص
من می دونم دستای تو به دست من نمی رسه
فریب حتی گریه هات و لحظه هات و بودنات و موندنات و خواستنات
دیگه گولم نزن دروغ نگو نگو که قلبت با منه
نگو که لحظه لحظه هات فقط واسه من می زنه
چقده ساده بودم تو این همه تو رو نشناخته بودم به حیله هات دلمو باخته بودم که قلبت با منه
چقدر دیوونه بودم حتی وقتی دستو خونده بودم بازم به تو هم چیزی نگفتم که قلبت نشکنه

 به قلم : مشکی پوش

تو با منی هر جا برم مهر تو بند جونم
عشقت نمی ره از سرم تو پوست و استخونم

**
یه دم اگه نبینمت یه دنیا دلتنگت می شم
نگاه دریایی تو آبی روی آتیشم

**
واست دلم واست تنم واست تمام زندگیم
از تو دوباره من شدن با تو تموم شد خستگیم

**
نم نم بارون چشام گواه عشق پاکمه
هم نفس قسمت من دوست دارم یه عالمه

**
قشنگترین خاطره ها با تو و از تو گفتن
آرامش وجود من صدای تو شنفتن

 به قلم : مشکی پوش

قسم به چشمات بعد از این جز تو گلی بو نکنم
جز به تو و به خوبیات به هیچکسی خو نکنم

قسم به اسمت که تو رو تنها نذارم بعد از این
اسم تو رو داد می زنم تا دم دمای آخرین

قطره به قطره خونمو یکجا به نامت می کنم
دلخوشی های دنیا رو خودم به کامت می کنم

می برم یه جای دور می شم واست سنگ صبور
برات یه کلبه می سازم پر از یه رنگی پر نور

روح و دل و جون و تنم نذر نگاهت می کنم
دنیا ها رو فدای اون چهره ی ماهت می کنم

هر چی که باختی پای من هر چی که بردم مال تو
دفتر شعر پیرمو وقتی که مردم مال تو

 به قلم : مشکی پوش

گفتم نرو پر پر می شم گفتی می خوام رها باشم
گفتم آخه عاشق شدم گفتی می خوام تنها باشم

***
گفتم دلم گفتی بسوز گفتم یه عمری باز هنوز
گفتم پس عمرم چی می شه گفتی هدر شد شب و روز

*
وای دلم

*
گفتم آخه داغون می شم گفتی به من خوش می گذره
گفتم بیا چشمام به تو گفتی آخه کی می خره

***
گفتم منو جنس می دیدی گفتی آره بی قیمتی
گفتم یه روز کسی بودم با من نکن بی حرمتی

***
گفتم صدام می میره باز گفتی به درد بسوز بساز
گفتم حالا که پیر شدم گفتی که از تو سیر شدم
گفتم تمنا می کنم گفتی می خوام خوردت کنم

***
گفتم بیا بشکن تنوگفتی فراموش کن منو

 به قلم : مشکی پوش