قربون برم خدا رو
دنیا چقدر کوچیکه
**
مرز دیروز و امروز
قد یه مو باریکه
**
چه خنده دار حالت
دلم برات می سوزه
**
برگشتی که چی بشه
فکر کردی که دیروزه
**
اون روزی که می رفتی اشکام چه ریزه ریزه
ببین حالا چه جوری اشکات داره می ریزه
**
بی تفاوت میرفتی پیش تو می شکستم
حالا تو می شکنی و بی تفاوت نشستم
**
اون روزی که روزت بود روزام و بد گرفتی
حرفات تو گوش من موند یادت میاد چی گفتی
**
صدای تق و توق استخونام شنیدی
اما با طعنه گفتی
شتر دیدی ندیدی
**
یادت میاد چی می گفتی
هر چی که بود بازی بود
طفلی دلم که حتی به بازی هم راضی بود
**
یادت می یادمی گفتی پیر شدی و بریدی
حالا من اینو می گم که خیلی دیر رسیدی
**
من از تو یاد گرفتم ساده گذشتنا رو
یا آخرین کلام و نامه نوشتنا رو
**
من از تو یاد گرفتم برم به یک بهانه
اونم بشه سکانس آخر عاشقانه
**
حالا برواز اینجا برو هر جا تونستی
دور شدی از خیالم تو خودت اینو خواستی
**
یه روز بهم می گفتی عشقم خیال و رویاست
نوبتی هم که باشه این دفعه نوبت ماست
به قلم : مشکی پوش
نظرات دیگران ( ) |
زورکی نخند عزیزم
**
خودت راحت کن و فکر کن که جبران گذشتست
از منم میگذره اما به دلت چاله نسازی
اومدی بشکنی بشکن
**
از من ساده چی مونده
قبل تو هر کی بوده تموم تار و پود سوزونده
**
تو هم از یکی دیگه سوختی میخوای تلافی باشه
بیا این تو و دل و باقی احساسی که مونده
**
دل ما اونقده پارست
موندنش مرگ دوبارست
آسمون سینه ما خیلی وقت بی ستارست
**
همینی که باقی مونده واسه دلخوشی تو بشکن
تیکه تیکه هام بردن آخرینشم تو بکن
**
نمیخوام بگذره عمری خسته شی واسه فریبم
یقت نمی گیره هیچکس آخه من اینجا غریبم
**
بزن و برو عزیزم مثل هر کس که زد و برد
طفلی این دل که همیشه به گناه دیگرون مرد
**
نفرتت رو از غریبه سر یک غریب خراب کن
خنده کوتاهمم رو بیا گریه کن عذاب کن
**
مهم نیست که چه جرمی یا گناهی این سزاش
باقی دلم یه مشت خاک همینم میخوام نباشه
**
عقدههای یک شکست خالی کن سر دل من
دیگه متروک مونده و سرد خاک پیر ساحل من
**
از نگاهات خوب می فهمم
که تو فکرت یه فریب
بازی بس پاشو بشکن من غریب و تو غریبه
**
دل ما اونقده پارست
موندنش مرگ دوبارست
آسمون سینه ما خیلی وقت بی ستارست
**
همینی که باقی مونده واسه دلخوشی تو بشکن
تیکه تیکه هام بردن
آخرینشم تو بکن
**
نمیخوام بگذره عمری خسته شی واسه فریبم
یقت نمی گیره هیچکس من که با خودم غریبم
**
بزن و برو عزیزم مثل هر کس که زد و برد
طفلی این دل که همیشه به گناه دیگرون مرد
به قلم : مشکی پوش
نظرات دیگران ( ) |
یه کاری کردی به قلبم که بدونت حتی مردن
سخت حتی بی تو خوندن لذت از زندگی بردن
**
یه کاری کردی که از یاد نمی ری حتی یه لحظه
درد عشقت کرده پیرم اما باور کن می ارزه
**
دیدن تو گرچه از دور واسه من یه جور امیده
یه چیزی مثل یه جادو که بهم بهایی می ده
**
این مهمه که می دونم واسه من چقدر عزیزی
من که جام عشقو دادم چه بنوشی چه بریزی
**
پیشکشت همه نفسهام نازنین خوب همیشه
نیمی از تنم شدی تو که ازم جدا نمی شه
به قلم : مشکی پوش
نظرات دیگران ( ) |
وقتی که نگاهم به نگاهت خیره می شه
دوست دارم زمان بایسته واسه ی همیشه
**
چشمامون ببندیم بریم تا ته رویا
اونجایی که هیچوقت گلی پژمرده نمی شه
**
هر چی غم داری از دل نازکت بگیرم
اگه اشک از چشات جاری بشه برات بمیرم
**
سر رو شونه هام بذاری و برات بخونم
یاد تو وعشق تو باشه ورد زبونم مهربونم
**
آرزوم بی تو محاله
لحظه هام بی تو سواله
**
بی تو مقصد خیلی دوره
راه عشقم بی عبوره
**
من نمی خوام تو خیالم بگمت عاشقت هستم
دوست دارم که راستی راستی حس کنم تو رو تو دستم
به قلم : مشکی پوش
نظرات دیگران ( ) |
واسه موندن دیگه دیر نگو نه
دلم از عاشقی سیر نگو نه
باغچه ی سبز دل عاشق من دیگه همرنگ کویر نگو نه
اون زمون عاشقیت جوونی کرد اما حالا دیگه پیر نگو نه
همیشه دروغ میگی وقتی می شم توی چشمای تو خیره نگو نه
می دونی حسی که محتاج تو بود داره کم کمک می میره نگو نه
یه روزی گفتی می خوام برم حالا پای من یه جایی گیره نگو نه
وقتی منتظر بودم کجا بودی حالا اومدی که دیر نگو نه
می دونم جواب تو به این غزل یه سکوت ناگزیر نگو نه
به قلم : مشکی پوش
نظرات دیگران ( ) |
نه دلخوشی برای من نه عشقی تو وجود تو
نه حتی احساس قشنگ تو عمق تار و پود تو
**
حرفای عاشقونه هم گمشده تو حرفای تو
از ته قلبت نمیاد دوست دارم گفتن تو
**
برات حقیر و پوچ شده این تن بی ارزش من
اشکی تو چشمات نمیاد با حق حق و بارش من
**
برات نگین الماس هر کسی اما غیر من
حرف همه مقدس هر کی باشه اما نه من
به قلم : مشکی پوش
نظرات دیگران ( ) |
من از هزار سال خستگی از کنج زندون اومدم
دلم کویر غربت به عشق بارون اومدم
**
غرور تیکه تیکهمو رو می خوام که مرهم بذارم
غصه های یه عمرمو رو دوش عالم بذارم
**
من پی دست پاکییم دوباره قلب پیرمو
پاک کنه و رها کنه رویاهای اسیرمو
**
می خوام که از یاد ببرم هر چی ازم گرفته شد
می خوام فراموش بکنم هر چی داشتم پنبه شد
**
خنده ی تلخ آدما همیشه از دلخوشی نیست
گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست
**
گاهی دل اونقدر کم می شه که گریه هم کم میاره
یه حرف خیلی ساده هم گاهی چقدر غم میاره
**
بالا رفتیم ماست بود
اون پایینا دوغ بود
*
قصه عشق صادق انگار همش دروغ بود
به قلم : مشکی پوش
نظرات دیگران ( ) |
درباره وبلاگ