وقتی بارونی میشه چشمای تو
غم می یاد برای ترسوندن تو
هیچ امیدی نیس واسه موندن تو
کار سختی میشه خندوندن تو
می یارم یه تیکه لبخند خدا
می ریزم باز روی لبهای شما
نگو خستم نگو دربوداغونم
کوه غم باشی تو رو می خندونم
بخند عزیزم دنیا خنده داره
غصه بجز خنده دوا نداره
بخند خدا دیدن لبخندشو
روی لبای بنده هاش دوس داره
چه زود به آخر می رسن آدما
تمام این روز و شبا که بد نیس
ممنونم از لطف خدا که جز من
هیچ کسی خندوندنتو بلد نیس
دل من هم گاهی وقتا می گیره
جونمم گاهی به لبهام رسیده
تو وجودم حسی دارم که هنوز
شکر حق گریمو هیچ کس ندیده
دل من هم گاهی وقتا می گیره
تو نگاه نکن فقط به خنده هام
غم و غصه ها رو از رو می برم
من نگارنده ی لبخند خدام
چه زود به آخر می رسن آدما
تمام این روز و شبا که بد نیس
ممنونم از لطف خدا که جز من
هیچ کسی خندوندنتو بلد نیس
بخند عزیزم دنیا خنده داره
غصه بجز خنده دوا نداره
بخند خدا دیدن لبخندشو
روی لبای بنده هاش دوس داره
به قلم : سعید
نظرات دیگران ( ) |
درباره وبلاگ